یادداشت روز

نگاهی به گردشگری جزیره کیش دروضعیت پساجنگ

ناصر قاسمی نیا کارشناس ارشد گردشگری

گردشگری ، به‌عنوان صنعتی چندوجهی که در تقاطع بین اقتصاد، روان‌شناسی اجتماعی و مدیریت بحران قرار دارد، همواره در خط مقدم تأثیرپذیری از شرایط غیر عادی کشور‌هاست. رویدادهای اخیر ناشی از حملات رژیم صهیونیستی به کشورعزیز ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. اگرچه درگیری‌ها مستقیم به ظاهر پایان یافته، اما پیامدهای روانی آن و همچنین شرایط اجتماعی ناشی ازاین بحران ، موجی از بی‌ثباتی دربسیاری از مشاغل وصنایع ودر لایه‌های مختلف جامعه را ایجاد کرده است ؛ تأثیری که اکنون به‌وضوح در رکود بی‌سابقه صنعت گردشگری داخلی مشهود است.حال ضروری است در وهله اول بررسی اجمالی از وضعیت گردشگری جزیره زیبای کیش داشته باشیم

سقوط بسیار گسترده و حداکثری تقاضا : جزیره کیش با توجه به شرایط جغرافیایی آن و محصور بودن بین آب تنها از طریق مسیردریا و هوایی قابل دسترسی می باشد و با لحاظ نمودن زیر ساخت های ایجاد شده در سال های گذشته ، درصد بالاو قابل ملاحظه گردشگران ویا حتی کیشوندان در طول سال از طریق مسیر هوایی و با استفاده ازناوگان هوایی از نقاط مختلف کشور به این جزیره مسافرت می نمایند و با توجه به شرایط خاص این ایام و بحران بوجود آمده و نهایتا بسته بودن مسیر هوایی کشورتنها محل ورود به کیش از طریق مسیر دریایی بندر چارک و آفتاب می باشد . با بررسی امکانات موجوددر این بنادر و دوری دسترسی به مراکز استان ها و عدم شناخت و آگاهی بسیار از متقاضیان سفر به جزیره کیش و شرایط فصل تابستان و گرمای هوا مشکلات بصورت حادتری دیده می شود.

در چنین شرایطی، کاهش تقاضا برای سفرها در بسیاری از مناطق کشور نه یک فروپاشی ناگهانی، بلکه فرآیندی تدریجی و چندمرحله‌ای است. ولی آنچه در جزیره کیش قابل لمس است بسیار متفاوت با سایر مناطق گردشگرپذیر است ، در گام نخست، برنامه‌های سفر اختیاری به تعویق می‌افتند. در مرحله بعد، حتی سفرهای ضروری نیز تحت تأثیر مسایل مختلف ازجمله مسیر طولانی و عدم دسترسی به هواپیما ویا هزینه و زمان طولانی سفر از بسیاری از شهرهای کشور  قرار می‌گیرند. سرانجام، زیرساخت‌های صنعت گردشگری ، از هتل‌ها و آژانس‌های مسافرتی تا شرکت‌های حمل‌ونقل با انباشت ظرفیت خالی، بدهی‌های معوق و عدم اطمینان به آینده مواجه می‌شوند. اکنون دقیقاً در همین نقطه قرار داریم: تقاضا در انتظار بازگشت آرامش و عادی شدن وثبات تمام شرایط است ، و عرضه در انتظا رورود گردشگر است :

 از کرونا تا بحران های اجتماعی و اقتصادی  : این نخستین باری نیست که صنعت گردشگری ایران و بویژه جزیره کیش با چنین شوک عمیقی روبه‌رو می‌شود. همه‌گیری کرونا نمادی بارز از یک بحران مزمن بود که با تعطیلی دو ساله سفرها، بنگاه‌های بسیاری را به ورطه ورشکستگی کشاند. اما آنچه این تجربه را تلخ‌تر کرد، پاسخ ناکارآمد ویا اقداماتی دیرهنگام، فاقد چشم انداز بلندمدت درسطح کشور بود ، که بایستی اذعان نمود ما نه تنها نتوانستیم از فرصت رکود ناخواسته کرونا برای نوسازی زیرساخت‌ها یا بازاندیشی مدل‌های توسعه گردشگری استفاده کنیم، بلکه با کوچکترین تلنگری این بار از جنس تنش‌های ژئوپلیتیک دوباره همان زخم‌های کهنه سر باز کردند.

ریشه بحران ایجادشده درصنعت گردشگری  : مسئله کلیدی این است که بحران کنونی نه ناشی از تخریب فیزیکی جاذبه‌های گردشگری، بلکه محصول عدم نگاه به تجربه های قبلی و استفاده از فرصت هاست . در ذهنیت جامعه، سفرحتی به مقاصد کم‌خطرتبدیل به عملی پرریسک شده است. خانوارها، به‌ویژه در طبقه متوسط، درگیر مدیریت منابع مالی، کاهش هزینه‌های غیرضروری و اولویت‌دهی به نیازهای معیشتی هستند. در چنین فضایی، گردشگری نه یک انتخاب، بلکه یک رفتار اجتماعیِ قابل تعویق تلقی می‌شود.

راه‌حل: از احیای خرد تا تاب‌آوری کلان : با این حال، تجربه‌های پیشین هرچند محدود نشان می‌دهد که راه‌های برون‌رفت وجود دارد. در دوران کرونا، محرک اصلی بازگشت تدریجی سفرها، نه تبلیغات پرهزینه یا تورهای لوکس، بلکه اقبال به سفرهای کوتاه، سلامت‌محور و خانوادگی بود؛ الگویی که بر پایه امنیت روانی، مقرون‌به‌صرفگی و پیوند با طبیعت استوار شد. امروز نیز بازیابی اعتماد عمومی باید از همین مسیر آغاز شود

 بازتعریف سفر به‌مثابه نیاز روانی: گردشگری باید در گفتمان عمومی نه به‌عنوان کالایی لوکس، بلکه به‌عنوان ابزاری برای ترمیم فرسودگی ذهنی جامعه معرفی شود.

. طراحی بسته‌های امن و کم‌هزینه: ایجاد ترکیبی از جاذبه‌های طبیعی، وسفرهای دریایی برای جزیره کیش با تأکید بر کاهش ریسک‌پذیری و افزایش ارزش تجربه سفر..

احیای هویت ایرانی سفر: بازگشت به مفاهیمی چون مهمان‌نوازی، آرامش و طبیعت‌گرایی نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت راهبردی برای تفکیک فضای واقعی سفر از هیاهوی رسانه‌ای است.

نقش سازمان های و نهادهای دولتی و تصمیم گیران : از حمایت مقطعی تا سرمایه‌گذاری راهبردی اما هیچ‌یک از این راهکارها بدون مداخله هوشمندانه دولت واستفاده از توان ومنابع دولتی به ثمر نمی‌رسد. حمایت از گردشگری باید از سطح یارانه‌های مقطعی فراتر رفته و به سرمایه‌گذاری در تاب‌آوری ملی ارتقا یابد. چهار محور کلیدی این اقدام عبارتند از:

  • اعطای تسهیلات و کمک های هدفمند به بخش خصوصی برای نوسازی زیرساخت‌ها وحفظ نیروهای انسانی

خرید خدمات از فعالان صنعت گردشگری به‌منظور حفظ چرخه اقتصادی این بخش ازسوی بخش های اقتصادی توانمند

  • بازسازی تصویر ایران و بالطبع جزیره کیش به‌عنوان مقصدی امن و جذاب در رسانه‌های داخلی و بین‌المللی.
  • تلفیق سیاست‌های جامع گردشگری با برنامه‌های انسجام اجتماعی و تقویت هویت ملی ، گردشگری به‌مثابه دماسنج امید اجتماعی در هر کشوری می باد ، احیای گردشگری پس از بحران تنها به معنای رونق اقتصادی نیست، بلکه نشانه‌ای از بازگشت اعتماد عمومی به آینده است. اگر امروز رکود سفرهای داخلی بازتابی از مسایل مختلف پس ازبحران ایجاد شده است ، فردا می‌تواند نمادی از تاب‌آوری جامعه باشد. این فرصت را نباید از دست داد: گردشگری نه یک صنعت حاشیه‌ای، بلکه یکی از کارآمدترین ابزارهای دیپلماسی عمومی و اقتصاد مقاومتی است که می‌تواند بدون نیاز به ابزارهای دیگر به بازسازی روحیه ملی و توزیع عادلانه‌تر درآمدها کمک کند.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا